شهر کرج

شهر کرج

شهر کرج , استان البرز , اقتصاد کرج , مشاهیر کرج , جاذبه های کرج , کشاورزی , تفرجگاه ها,معرفی کامل کرج
شهر کرج

شهر کرج

شهر کرج , استان البرز , اقتصاد کرج , مشاهیر کرج , جاذبه های کرج , کشاورزی , تفرجگاه ها,معرفی کامل کرج

بافت نگهدارنده دندان

دندانها در حفره های استخوانی مخصوص قرار گرفته اند که به استخوان آلوئل معروفند که آنها نیز از استخوانهای فکین منشعب شده اند . الیافی بنام لیگامانهای پریودنتال دندان را به استخوان آلوئل متصل می کند . یک سر این الیاف به سمان دندان ( یا لایه پوشش سطح ریشه دندان ) و سر دیگر ان به استخوان آلوئل اتصال دارد . لثه روی استخوان را میپوشاند و در حالت عادی به استخوان و سمان دندان می چسبد . به مجموعه این واحد ساختمانی متشکل از لثه - استخوان آلوئل الیاف ارتباط دهنده و بالاخره سمان دندان بافت نگهدارنده دندان می گویند . وظیفه بافت نگهدارنده دندان نگهداری و استقرار دندان در حفره استخوانی است . این بافت مستقل از دندان عمل می کند . بطوریکه ممکن است دندانی کاملاً سالم باشد اما در اثر بیماری بافتهای نگهدارنده لق شود و دیگر قابل استفاده نباشد ، پس سلامتی بافتهای نگهدارنده دندان به اندازه خود دندان مهم است ، بنابراین دندان خوب و سالم بدون بافت نگهدارنده سالم ارزش ندارد .
چگونه به وجود بیماری لثه پی ببریم ؟
رنگ لثه سالم صورتی روشن و جنس آن نسبتاً سخت است . به آسانی خونریزی نمی کند و بجز ۱ تا ۳ میلی متر آن که در طوق دندان و آزاد و غیر چسبنده میباشد بقیه به دندان و استخوان زیرین چسبیده است . در مراحل اولیه فقط لثه ها مریض می شوند و علائم التهاب را از خود نشان می دهند . بمروز زمان بیماری به انساج عمیق تر نیز سرایت می کند و در نتیجه یک یا چند علامت ازعلائم زیر به ظهور می رسند :
۱ - تغییر رنگ لثه از صورتی به قرمز
۲ - خونریزی از لثه و بوی بد دهان
۳ - تحلیل رفتن لثه و ایجاد فاصله بین لثه و دندان که به پاکت پریودنتال معروف است .
۴ - لق شدن دندانها و ترشح چرک و پیدایش آبسه های چرکی و حرکت دندانها از جای خود .
از آنجا که بیماریهای لثه ( بجز در مرحله پیدایش آبسه ) غالباً بدون درد میباشد ، باعث می شود که بیمار درصدد معالجه برنیاید و درنتیجه مجبور میشود دندان سالم خود را در اثر بیماری لثه از دست بدهد .
پلاک میکروبی
علت اصلی و شروع کننده بیماریهای لثه و بافتهای نگهدارنده دندان پلاک میکروبی یا یک مجموعه بیرنگ ، چسبنده و غیرقابل رؤیت است که از تجمع میکروبهای موجود در حفره دهان بوجود میاید . میکروبها بر روی لایه های چسبنده ای که از براق دهان ترشح می شود جمع می شوند و پلاک را می سازند که بر روی سطوح مختلف دندانها مانند طوق دندان فواصل بین دندانی و شیارهای سطح جونده دندانها تشکیل می گردند ، چنانچه حداقل ۲ بار در ۲۴ ساعت این مجموعه چسبنده میکروبی را از سطوح مختلف دندان خارج کنیم فرصت فعل انفعالات بیماری زا که منجر به تخریب نسوج میشوند به آن داده نخواهد شد . در صورت تمیز نکردن این پلاکهای میکروبی ، همراه با مواد معدنی موجود در بزاق به رسوبات سنگی سختی تبدیل می شوند که دیگر تمیز کردن آن با مسواک امکان پذیر نیست و به آن جرم دندان می گویند . در این حال با جرم گیری دقیق میتوان دندانها را تمیز و از آسیب بیشتر به لثه ها جلوگیری کرد . عوامل دیگری مانند وراثت ، کاهش مقاومت بدن و کاهش سیستم دفاعی دهان و لثه ، دوران بارداری و بعضی از بیماریها مانند بیماری قند ، کمبود ویتامین ها و سوء تغذیه می توانند به اثرات بیماری زائی پلاک میکروبی کمک کنند.فشارهای عصبی ، ضربات ناهماهنگ دندانها به یکدیگر و پاره ای عادات دهانی نظیر دندان قروچه و غیره می توانند از عوامل تشدید کننده بیماریهای لثه باشند . باید متذکر شد هر عاملی که موجبات تجمع بیشتر پلاک میکروبی را بر روی دندانها فراهم سازد مانند نوع مواد غذائی و پرکردگیهای ناصحیح دندانی ، نقش مؤثری در بیماریهای انساج نگهدارنده دندان بعهده خواهد داشت

 

تصاویر مکانهای دیدنی و تاریخی کرج


امامزاده طاهر (آرامگاه هنرمندان)
 

امامزاده محمد


کاخ سلیمانیه
 

پل شاه عباسی

غار یخ مراد

روستای آتشگاه

حمام تاریخی مصباح

آسیب های اجتماعی و...

 

"آسیب های اجتماعی" و چگونگی برخورد دولت با آن           با احترام تقدیم به نوشین احمدی خراسانی

در همه کشورهای دنیا آسیبهای اجتماعی وجود دارند،چرا که ذات بشر مجموعه ای

است از خیر وشر وبسیاری از عوامل از جمله محیط نقش عمده ای در بروز و ظهور آن دارند .امروزه دیگر داشتن ادعا برای تربیت "انسان کامل" امری است محال، حال چه با توسل به تئوری ها و نظریات تقریبا" صد ساله روانشناسی و علوم رفتاری و چه با توسل به توصیه های چند صد هزار ساله ادیان مختلف وافرادی که مدعی دستیابی به مدینه فاضله و تربیت انسانهایی بی خطا هستند را در بهترین حالت می توان افرادی ساده لوح دانست. اما سئوال این است که چرا بعضی کشورها در پیشگیری وکنترل "آسیب های اجتماعی" موفق ترند و بعضی نه؟

علم آمار یکی از ارزشمندترین علوم موجود است که در زمینه شناخت،پیشگیری و کنترل این ناهنجاری ها به کمک جامعه شناسان و متخصصان علوم رفتاری و روانی می آید. چرا که دستیابی به میزان انواع این ناهنجاری های اجتماعی در جامعه جز از طریق داشتن آمار صحیح ممکن نیست و فقط اینگونه است که متخصصان می توانند توان تخصصی خود و کمک دولتهایشان را در جهت پیشگیری وکنترل این آسیب ها به کار گیرند و به نتیجه ی مثبتی برسند ، به خصوص اینکه در صورت انکار و شیوع آن در کشورهای دموکرات دولت و متخصصان می بایست پاسخگوی مردم باشند. اما در کشورهای جهان سومی یا به عبارتی(کشورهای در حال توسعه وگذر) وضعیت کاملا" برعکس است.در ایران هر روز شاهد گسترش و شیوع تصاعدی "آسیب های اجتماعی" هستیم: فحشا،اعتیاد،فرار نوجوانان از خانه،قاچاق انسان،عدم تعهد به زندگی زناشویی ،همسر کشی، کودک آزاری و....

چرا در حکوت جمهوری اسلامی ایران که از طرفی خود را آنقدر پیشرفته می داند که دستیابی به دانش هسته ای را حقوق حقه خویش می شمارد و از طرفی آنقدر شیوه مملکت داری خود را عادلانه و دادگرانه می داند که به راحتی آن را با شیوه حکومت علی (ع)  مقایسه می کند؛ دسترسی به آمار آسیب های اجتماعی" حتی برای ما متخصصان نیز امری دست نیافتنی است؟؟ ما متخصصان برای نوشتن مقاله ای در باب هر کدام از این موارد با سردرگمی  در مورد آمارها مواجه هستیم و حتی گاهی فراتر از آن کسانی که در راس هرم قدرت هستند این موارد را کاملا" انکار می کنند.به عنوان مثال خانم عشرت شائق (نماینده مجلس) که فرموده بودند ما اصلا" نگران قاچاق انسان در ایران نیستیم. گویی ایشان اصلا" خیل عظیم دختران نوجوانی را که یا آرمانشان رسیدن به دبی است و یا با گرفتار شدن در باند قاچاقچیان انسان به عنوان عروسک به شیوخ عرب فروخته می شوند را نمی بینند.بگذریم که قصدم خارج شدن از موضوع بحث نیست.

سئوال اینجاست که چرا ما برای ناهنجاری های اجتماعی در جامعه خود آمار صحیح نداریم؟پاسخ از نظر من این است که: وقتی حکومت ما دموکراسی را با دین اسلام ناساز گار می داند (نقل قول از خانم فاطمه رجبی همسر محترم سخنگوی دولت)،وقتی قاطعانه ادعا می کنند که بعد از حکومت علی (ع) عادلانه ترین حکومت را (به ویژه در دولت نهم) داشته ایم (نامه آقای علی مطهری به رئیس جمهور)، و وقتی آنقدر خود را عادل می دانند که می خواهند عدالتشان را به دنیا صادر کنند، وقتی از ما می خواهند که با تماشای بدن های زخم دیده کودکان فلسطینی و لبنانی از تلویزیون – آنهم هر روز- برای آنها غصه بخوریم و بفهمیم که ما چقدر خوشبختیم که مثل آنها نیستیم؛ آنگاه آیا هیچ عقل سلیمی از چنین حکومتی انتظار دارد که آمار دقیقی در مورد ناهنجاری های اجتماعی خود و یا زندانیان سیاسی، سنگسار ها، قتل هاو جنایتها و کودک آزاری هایش ارائه کند؟

در کشور من ایران ،کودکان و زنان جزء فراموش شدگان هستند.البته در مورد زنان گاهی وضع فرق می کند، چون هر گاه نیاز به رای آنها و یا نیاز به هر گونه مشارکتی که به سود دولتمردان می باشد هست آنگاه زنان تبدیل به قشر غیور همیشه در صحنه !!! می شوند که قرار است به زودی مشکلاتشان دیده شود البته پس از حل شدن تمام مشکلات تاریخ بشر. در ضمن همانطور که می دانید و مستحضرید آقایان نقد را خود برداشته اند ونسیه را به زنان بخشیده اند و فرموده اند که چنانچه از کلیه حقوق دنیوی خود صرف نظر کنید دستور خواهیم داد که بهشت زیر پای شما باشد. و البته کرم فرموده اند وروزی را هم به نا ما کرده اند که در آن روز از سر لطف پسران وهمسران ما هدایایی را به پاس قدردانی از زحماتمان به ما تقدیم می کنند. پس بی انصافی است اگر قدر ناشناس باشیم و خود را قشر فراموش شده بدانیم.!!!!! اما در مورد کودکان؛در ایران نه حکومت و نه ملت ما به کودک به چشم یک انسان کوچک نگاه نمی کنند .کودک ابزاری است برای سرگرمی والدین .قرار است روزی عصای دست والدین شود وبرای تربیت او از هر گونه روش آزمایش و خطا استفاده می شود. درست همچون پاولف و سگش،ثراندایک و کبوترانش و... . پس به جرات می توان این انسانهای کوچک را آسیب پذیرترین قشر نامید.

ساعت 9 شب است.در آشپزخانه ایستاده ام که صدای گوینده اخبار توجه ام را به خود جلب می کند .گوینده برای لحظه ای ماسک غم بر چهره می زند و می گوید که متاسف است از این که بینند گان بسیار شاد ایرانی رابا این خبر غمگین می کندو بعد جعبه جادویی تصویر کودکی بی جان را نشان می دهد که از شدت شکنجه کبود و سیاه است.خبر به همین کوتاهی است:نرگس میرزایی دختر 3 ساله کرجی بر اثر شکنجه جسمی و جنسی والدینش در بیمارستان کمالی در گذشت و بلافاصله ماسک صورت گوینده عوض می شود و خبر یک عروسی جالب در قم را نشان می دهد که مردم سریع شاد شوند.سعی می کنم بر احساسم غلبه کنم و جلوی ریزش اشکم را بگیرم. به یاد جسم بی جان آرین گلشنی می افتم که چقدر مادرش تلاش کرده بود تا به قاضی دادگاه ثابت کند که این پدر بیمار است و شایستگی حضانت فرزندان را ندارد ، اما قاضی طبق قانون فرموده بودند که پدر ولی دم (صاحب خون) فرزندش است. مادر گفته بود :نمی گذارد آرین به مدرسه برود و قاضی فرموده بود: پدرش است و دلش نمی خواهد به شما ربطی ندارد.مادر گفته بود :آرین را کتک می زند و قاضی فرموده بود :پدر حق دارد فرزندش را تنبیه کند وقاضی چه دیر فهمید که علی گلشنی بیماری روانی بوده است. روزی که جسم بی جان آرین روی تخت پزشکی قانونی بود و قلبهای ما دردمند. به یاد ان دخترک معصوم 7 ساله اهوازی می افتم که پدر بیمارش سرش را برید ، در گونی گذاشت به کلانتری محل برد و گفت دایی بچه به او تجاوز کرده بود و من لکه ننگ را از بین بردم. اما پزشکی قانونی تشخیص داد که دختر از لحاظ جنسی کاملا" سالم بوده و این پدر بوده است که به بیماری پارانوئید مبتلا بوده است اما چه دیر. پدری در کمال آرامش و با اتکا به قوانین ولایت پدری ، حضانت و قیمومیت فرزندش را می کشد وبا استناد به همان قوانین تبرئه می شود.و از خود می پرسم حاکمیتی که اینقدر دادگر و رئوف است که نمی تواند لحظه ای کودکان مظلوم  فلسطینی و لبنانی را فراموش کند ،چگونه است که نسبت به سرنوشت کودکان ایرانی تا این حد بی تفاوت است؟دخترکانی که با حمایت قوانینی متحجر توسط پدران خویش به پشیزی فروخته می شوند تا در کشور های عربی امیال شهوانی سیری ناپذیر شیوخ عرب را ارضا کنند.پسرکانی که در حرم گرمای تابستان و سرمای سوزان زمستان با پای برهنه از صبح تا شب در خیابانهای شهر اسفند دود می کنندوکودکی شان رابه مبلغی ناچیز می فروشند.کودکانی که تا سر حد مرگ شکنجه می شوند و هیچ قانونی از آنها حمایت نمی کند.

آیا کودکان هموطن من نیاز به همدردی ندارند؟آیا چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام نیست؟

من از کسانی که ادعا می کنند در پی اجرای عدالت علی وار در جامعه هستند می پرسم:نرگس میرزایی به کدامین گناه کشته شد؟

آیا کودکان ایرانی آنقدر بی ارزشند که حاضر نیستیم قوانین متحجری را که به مظلومیت آنها دامن می زنندرا اندکی تغییر دهیم؟آری هر چند در کشور من آماری از کودک آزاری نیست اما کودک آزاری هست.تا کی می خواهیم مشکلاتمان را انکار کنیم و فریاد بزنیم که ما بهترینیم؟بیایید تا چاره ای بیندیشیم. قوانینی که با آن مشکلات صدها سال پیش راحل می کردند هر چند در زمان خود مترقی و پیشرفته بودند اما با پیشرفت علم و تکنولوژی آنهم با سرعت نور ، این قوانین دیگر جوابگوی حل مشکلات ما نیست. پس بیایید به جای تحریم ماهواره ها ، فیلتر کردن سایت ها وبه بند کشیدن دنیای مجازی،به جای توقیف روزنامه ها و به زور بستن چشم وگوش مردم برای نشنیدن و ندیدن ونفهمیدن آنچه در دنیا می گذرد؛تا دیرتر نشده چاره ای بیندیشیم. برای جان انسانها ارزش قایل شوید ،حرمت اندیشه را نگه دارید حتی اگر اندیشه ای دگر است. جوانان هموطنمان را به جرم دگر اندیشی به حبس نبرید. هر چه میدان گفتگو و تبادل افکار بازتر باشد عمر حکومت نیز طولانی تر خواهد بود پس جواب اندیشه را با تیشه ندهید چرا که با این روش گرچه مدت زمانی کم یا زیاد بر کرسی قدرت تکیه خواهید زد اما به زودی می بایست در پیشگاه مردم و تاریخ پاسخگوی این همه بی عدالتی باشید.

 

 

جهت دستیابی به آمارهای کودک آزاری در ایران به کتاب "کودک آزاری در ایران"

نوشته ی سعید مدنی مراجعه فرمایید.

عکس هایی از سد امیرکبیر

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c9/Karaj_dam.jpg/280px-Karaj_dam.jpg

سد امیرکبیر


با من از سایه نگو،خورشید فردا مال ماست

توکه باورم کنی عشق یه دنیا مال ماست

شب نگو،شکوه نگو، قلب ستاره میشکنه

غم نگو،غصه نگو ،وقتی دلت پیش منه

               دست به دست من بده

                                  پا به پای من بیا

              بخون امروز ما ل عشق

                                  بگو فردا مال ما

تازه شو مثل ترانه تازه شو

پرآوازو تا آسمون بده

فرصت گفتنو از خودت نگیر

واژه های خسته رو امون بده

بگو از روشن بارون خدا

بگو از سبزی خاک و خاطره

از نسیم نفس سنگ و درخت

بگو از شبنم پشت پنجره

             دست به دست من بده

                                پابه پای من بیا

            بخون امروز ما ل عشق

                                بگو فردا ما ل ما

 http://1.aped.comeze.com/images/4f173a41d2ff.jpg

نام "کرج"

همیشه تصور می شد کرج یک نام فارسی می باشد.
اما دو شهر دیگر با نام کرج نیز وجود دارند:

یکی کرج در نزدیکی قازان در تاتارستان ( جایی که قزل یورت در کنار آن واقع می باشد)

دیگری کرج در بایکال (زادگاه چنگیز خان)


در یکی از معتبرترین مرجع های جغرافیایی ایران گفته شده است:
کرج از کراج به معنای فریاد است. زیرا برای خبر رساندن از آتش استفاده می شده است! ( فرهنگ گیتاشناسی)
من نمی دانیم آیا آنها رد پای سرخپوستان آپاچی را هم کشف کرده اند و نیز متوجه شده اند که آنها بجای آتش ( آنقدر صدایشان بلند بوده که از فرسنگ ها دورتر) از فریاد استفاده می کرده اند!
در جای دیگر آنرا از کلمه کاوک به معنای شکاف می دانند!
دیگری آنرا به علت وجود قایق ها ( کرجی) می داند. حتما ایشان می خواهند تاریخ بنای سد کرج را به هخامنشیان مربوط کنند!
واقعیت چیز دیگریست!
مهمترین مشکل شهر کرج آهکی بودن آب چاههای آن است. بنابراین بازار شوفاژکارها داغ است.

نیز اگر شما گذرتان به جاده چالوس بخورد، در منطقه گچسر معادن متعدد لایم را می بینید.